جایگاه امام حسین علیه السلام در عالم هستی (بر اساس زیارت عاشورا)
یکی از غنی ترین منابع شناخت و معرفت، دعاها و زیارت نامه هاست که معصومان علیهم السلام بیان کرده اند، این دعاها و زیارت نامه ها نه مثل قرآن است که در حکم قانون اساسی و بیان کلیّات باشد و نه همچون سایر روایات، محدود به فهم و درک مخاطب می باشد، بلکه جملاتی دلنشین است که معصومان ـ سلام اللّه علیهم اجمعین ـ در خلوتخانه سِرّشان با خداوند سخن گفته اند. آنان بلندترین معارف را در زیباترین الفاظ و رساترین جملات بیان فرموده اند.
علامه حسن زاده آملی ـ دام عزه ـ در این باره نوشته است:
«ادعیّه مأثوره هر یک مقامی از مقامات انشایی و علمی ائمه دین است، لطایفِ شوقی و عرفانی و مقامات ذوقی و شهودی که در ادعیّه نهفته اند و از آن ها مستفاد می شوند، در روایات وجود ندارند و دیده نمی شوند؛ زیرا در روایات مخاطب مردم اند و با آنان محاورت داشته اند و به فراخور عقل و فهم و ادراک و معرفت آنان با آنان تکلم می کردند و سخن می گفتند نه به کُنه عقل خودشان هر چه را که گفتنی بود، فی الکافی عن الصادق علیه السلام : "ما کَلَّم رَسُولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وسلم الْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ"(1) و در روایت دیگر نیز قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم : "اِنّا مَعاشِرَ الأَنْبِیاءِ أُمِرنا أَنْ نُکَلِّمَ النّاسَ عَلی قَدْرِ عُقُولِهِمْ"(2) امّا در ادعیه و مناجات ها با جمال و جلال و حسنِ مطلقِ و محبوب ومعشوق حقیقی به راز و نیاز بودند، لذا آنچه در نهانخانه سِرّ و نگارخانه عشق و بیت المعمورِ ادب داشتند به زبان آوردند و به کنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتند.»(3)
زیارت عاشورا، دربردارنده زیباترین معارف عاشورایی است که کمتر زیارتنامه ای این ویژگی را داراست؛ چه این که زیارت عاشورا به اعتقاد محققان و محدّثان، حدیث قدسی(4) است. مرحوم محدث قمی قدس سره در این باره نوشته است:
«شیخ ما ثقة الاسلام نوری قدس سره فرموده است: اما زیارت عاشورا، پس در فضل و مقام آن بس که از سنخ سایر زیارات نیست که به ظاهر از انشا و املای معصومی علیهم السلام باشد، هر چند از قلوب مطهر ایشان چیزی جز آنچه از عالم بالا به آن جا رسد بیرون نیاید. بلکه از سنخ احادیث قدسیه است که به همین ترتیب از زیارت و لعن و سلام و دعا از حضرت احدیت ـ جلّت عظمته ـ به جبرییل امین و از او به خاتم النبیین صلی الله علیه و آله وسلم رسیده و به حسب تجربه مداومت به آن در چهل روز یا کمتر در قضای حاجات و نیل مقاصد و دفع اعادی بی نظیر است.»(5)
از جهتی محوریت زیارت عاشورا کمکی است هر چند ناچیز به بالا بردن فرهنگ عاشورایی که بحمداللّه در جامعه دینی انس خاصی با این زیارت شریف به وجود آمده است و هر کوی و برزن به حلقه عشقِ زیارت عاشورا و بزم انس با شهدا و سالار شهیدان ابا عبداللّه الحسین علیه السلام تبدیل شده و در خودِ زیارت عاشورا، معرفت عاشورایی و حسینی به عنوان یکی از الطاف و کرامت های الهی معرفی شده است.(6)
مراتب امامت در زیارت عاشورا
شناخت شناسنامه ای
اولین مرتبه شناخت امام و امامت در زیارت عاشورا شناخت شناسنامه ای است. در جمله های آغازین زیارت نامه آمده است:
«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا أَبا عَبْدِاللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یاَبْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ ابْنَ سَیِّد الْوَصِییّنَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمین.»
«درود بر تو ای ابا عبدالله! درود بر تو ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، درود بر تو ای فرزند امیرمؤمنان! وصی بر حق رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، درود بر تو ای فرزند بزرگ ترین زنان عالم، فاطمه زهرا علیهاالسلام .»
این مرحله از شناخت در عین این که خوب و از جهل بهتر است، اما کارساز نمی باشد؛ چه این که همه کسانی که در روز عاشورا در مقابل آقا ابی عبداللّه علیه السلام شمشیر به دست گرفته و با آن حضرت می جنگیدند این مقدار از شناخت را داشتند، اما برای خوش آمد یزید یا ترس از حکومت، فرزند پیامبرشان را به بی رحمانه ترین صورت به شهادت رساندند.
سید ابن طاووس قدس سره نوشته است:
«وقتی حضرت سیدالشهدا در گودی قتلگاه افتاده بود، سنان بن انس ـ لعنة الله علیه ـ پیاده شد و نزد آن حضرت آمد و شمشیرش را بر حلقوم شریف ابی عبداللّه علیه السلام زد و می گفت: واللّه من که سر تو را از بدن جدا می کنم، می دانم که تو پسر پیغمبری و از همه مردم از جهت پدر و مادر بهتری، پس سر مقدسّش را برید.»(7)
-------------------------------------------------------------------------------
1- اصول کافی، ج 1، ص 23، ح 15، هیچ گاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با کسی با کُنه عقلش سخن نگفت.
2- همان؛ سفینة البحار، ج 2، ص 214، ماده عقل. ما پیامبران مأموریم با مردم، در حدّ فهمشان سخن بگوییم.
3- رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ص 31؛ نهج الولایه، ص 62.
4- حدیث قدسی به احادیثی گفته می شود که سند آن توسط هر یک از معصومان علیهم السلام به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و از ایشان به جبرییل و از جبرییل به خداوند تبارک و تعالی می رسد، که گوینده اصلی آن خداوند است.
5- مفاتیح الجنان، ص 829.
6- «فأسل اللّه الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنی البرائة من اعدائکم اَنْ یجعلنی معکم فی الدنیا و الآخرة»؛ «از خداوندی که به من معرفت شما [حسین علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام [ وشناخت یاران شما را عنایت فرمود و نعمت برائت از دشمنانتان را روزیم گردانید، می خواهم که مرا در دنیا وآخرت با شما محشور فرماید.»
7- منتهی الآمال، ج 1، ص 47